مطابق تحقیقات انجام شده توسط دکتر شادیه گرامی از تیم تحقیقاتی شرکت البرز بهسم و با همکاری دانشگاه تهران که در مجله علمی Archives of Phytopathology and Plant Protection به چاپ رسیده است ، مشخص شده است که روش های مختلف در معرض گیری شته سبز جالیز به حشره کش های ایمیداکلوپرید 35% SCو تیامتوکسام 50% WGاز گروه حشره کش های نئونیکوتینوئید سبب می شود که پارامترهای حیاتی بیوشیمیایی مانند چربی ، انواع کربوهیدرات ها مانند مقدار قند و گلیکوژن و میزان پروتئین در سویه های متفاوت شته جالیز از سویه بسیار مقاوم تا سویه حساس و نیمه حساس به نئونیکوتینوئید ها تفاوت پیدا کند که این میزان بسته به حساسیت سویه های متفاوت شته جالیز تفاوت دارد.
روش های متفاوت سم پاشی با حشره کش های نئونیکوتینوئید (ایمیداکلوپرید و تیامتوکسام)
و تاثیرات بوجود آمده روی ویژگی های حیاتی بیوشیمیایی در شته جالیز
در روش های متفاوت آزمایشگاهی تماس شته جالیز به دو حشره کش ذکر شده از تکنیک گرسنگی کشیدن گرفته که درواقع در آن شته هایی که تحت تاثیر خاصیت ضد تغذیه ای حشره کش های نئونیکوتینوئید واقع می شوند دچار آن می گردند ، روش گزینش انتخابی و قرار گرفتن در معرض باقیمانده سموم که روش متداول در معرض گیری حشرات به حشره کش ها نئونیکوتینوئید می باشد، است میزان قند ، گلیکوژن، پروتئین و چربی به میزان قابل توجهی تفاوت پیدا کرد.
در میان سه سویه مقاوم ، نیمه حساس و حساس شته جالیز ، سویه مقاوم متحمل ترین سویه نسبت به تغییرات ایجاد شده تحت تنش سم پاشی بوده ، سویه نیمه حساس نسبتا متحمل و سویه حساس ، بیشترین تغییرات را در برابر تنش سم پاشی داشته اند که این میزان بسته به نوع تکنیک در معرض گیری تفاوت داشت و میان تکنیک در معرض گیری و میزان پارامترهای بیوشیمیایی نیزارتباط مستقیم وجود داشت( P<0.000). تکنیک گرسنگی کشیدن که در آن اثرات ناشی از خاصیت ضد تغذیه ای نئونیکوتینوئید ها مورد ارزیابی قرار گرفته کمترین تلفات را در اثر قرار گیری در معرض سم داشته و تکنیک گزینش مستقیم که در آن شته ها بطور مستقیم تحت پاشش سم قرار می گرفتند بیشترین مرگ و میر را در مقایسه با تکنیک های استفاده شده داشت که نتایج در مورد هر دو حشره کش ایمیداکلوپرید و تیامتوکسام مشابه بود. میزان گلیکوژن در شته جالیز همبستگی مثبت با تکنیک گرسنگی کشیدن و پاشش مستقیم داشت( P<0.000). همچنین حشره کش های ایمیداکلوپرید و تیامتوکسام اثر منفی بر میزان پارامترهای بیوشیمیایی در تکنیک سم پاشی مستقیم داشتند که خود موید مرگ و میر بیشتر در این روش در قیاس با سایر روش ها می باشد.
نتیجه این تحقیق نشان داد که ایمیداکلوپرید در کنترل شته جالیز بهتر از تیامتوکسام عمل می نماید و روش پاشش مستقیم (اسپری) بیشترین تلفات را روی شته جالیز در مقایسه با سایر روش ها ایجاد می نماید.
پارامترهای حیاتی بیوشیمیایی مثل چربی و گلیکوژن در سویه مقاوم تحت تنش سمپاشی در مقایسه با سویه حساس دچار کمترین تغییر شد که این خود دلیلی ببر تلفات کمتر سویه مقاوم در اثر سمپاشی می باشد.
چکیده: مطابق تحقیقات انجام شده توسط دکتر شادیه گرامی از تیم تحقیقاتی شرکت البرز بهسم و با همکاری دانشگاه تهران که در مجله علمی Archives of Phytopathology and Plant Protection به چاپ رسیده است ، مشخص شده است که روش های مختلف در معرض گیری شته سبز جالیز به حشره کش های ایمیداکلوپرید 35% SCو تیامتوکسام 50% WGاز گروه حشره کش های نئونیکوتینوئید سبب می شود که پارامترهای حیاتی بیوشیمیایی مانند چربی ، انواع کربوهیدرات ها مانند مقدار قند و گلیکوژن و میزان پروتئین در سویه های متفاوت شته جالیز از سویه بسیار مقاوم تا سویه حساس و نیمه حساس به نئونیکوتینوئید ها تفاوت پیدا کند که این میزان بسته به حساسیت سویه های متفاوت شته جالیز تفاوت دارد.
در روش های متفاوت آزمایشگاهی تماس شته جالیز به دو حشره کش ذکر شده از تکنیک گرسنگی کشیدن گرفته که درواقع در آن شته هایی که تحت تاثیر خاصیت ضد تغذیه ای حشره کش های نئونیکوتینوئید واقع می شوند دچار آن می گردند ، روش گزینش انتخابی و قرار گرفتن در معرض باقیمانده سموم که روش متداول در معرض گیری حشرات به حشره کش ها نئونیکوتینوئید می باشد، است میزان قند ، گلیکوژن، پروتئین و چربی به میزان قابل توجهی تفاوت پیدا کرد.
در میان سه سویه مقاوم ، نیمه حساس و حساس شته جالیز ، سویه مقاوم متحمل ترین سویه نسبت به تغییرات ایجاد شده تحت تنش سم پاشی بوده ، سویه نیمه حساس نسبتا متحمل و سویه حساس ، بیشترین تغییرات را در برابر تنش سم پاشی داشته اند که این میزان بسته به نوع تکنیک در معرض گیری تفاوت داشت و میان تکنیک در معرض گیری و میزان پارامترهای بیوشیمیایی نیزارتباط مستقیم وجود داشت( P<0.000). تکنیک گرسنگی کشیدن که در آن اثرات ناشی از خاصیت ضد تغذیه ای نئونیکوتینوئید ها مورد ارزیابی قرار گرفته کمترین تلفات را در اثر قرار گیری در معرض سم داشته و تکنیک گزینش مستقیم که در آن شته ها بطور مستقیم تحت پاشش سم قرار می گرفتند بیشترین مرگ و میر را در مقایسه با تکنیک های استفاده شده داشت که نتایج در مورد هر دو حشره کش ایمیداکلوپرید و تیامتوکسام مشابه بود. میزان گلیکوژن در شته جالیز همبستگی مثبت با تکنیک گرسنگی کشیدن و پاشش مستقیم داشت( P<0.000). همچنین حشره کش های ایمیداکلوپرید و تیامتوکسام اثر منفی بر میزان پارامترهای بیوشیمیایی در تکنیک سم پاشی مستقیم داشتند که خود موید مرگ و میر بیشتر در این روش در قیاس با سایر روش ها می باشد.
نتیجه این تحقیق نشان داد که ایمیداکلوپرید در کنترل شته جالیز بهتر از تیامتوکسام عمل می نماید و روش پاشش مستقیم (اسپری) بیشترین تلفات را روی شته جالیز در مقایسه با سایر روش ها ایجاد می نماید.
پارامترهای حیاتی بیوشیمیایی مثل چربی و گلیکوژن در سویه مقاوم تحت تنش سمپاشی در مقایسه با سویه حساس دچار کمترین تغییر شد که این خود دلیلی ببر تلفات کمتر سویه مقاوم در اثر سمپاشی می باشد.